افسردگی میتواند برای کسانیکه با این بیماری درگیر هستند، ویرانگر باشد اما هزینههای این بیماری به اینجا ختم نمیشود. دوستان و کسانی که دوستشان داریم نیز تحتتأثیر قرار میگیرند. آنها میتوانند آسیبی که بیماری باعث آن میشود را ببینند اما ممکن است احساس درماندگی و یا گیجی راجع به کمک به ما بکنند.
چطور به افراد افسرده کمک کنیم؟
برای کمک به افراد افسرده، روشهای زیادی وجود دارد که دوستان و خانواده میتوانند کمک کنند. البته اولین و گاهیاوقات سختترین قدم این است که به آن شخص اجازه دهید که نگرانی شما و تمایل شما برای حمایت کردن را ببیند.
دکتر جفری بورنشتاین (Dr. Jeffrey Borenstein)، روانپزشک، رئیس و مدیرعامل مؤسسه تحقیقات مغز و رفتار و یکی از اعضای مجمع روانپزشکان آمریکا میگوید: «بگذارید افراد بدانند که شما برای کمک آنجا هستید و این مسئله را با نگرانی واقعی و اصیل خود به آنها بیان کنید. همچنین مهم است که آنها بدانند که افسردگی قابل درمان است و مردم نباید به تنهایی عذاب بکشند و باید کمک بگیرند.»
1. علائم افسردگی را بشناسید
اولین قدم برای کمک به کسی که دوستش دارید، شناسایی این است که آیا آن فرد افسرده هست یا نه. این به معنای یادگرفتن علائم افسردگی است. همچنین به این معناست که خود فرد شاید متوجه علائم خود نباشد. افسردگی میتواند آنقدر شدید باشد که در زندگی روزمره مشکل ایجاد کند اما اغلب ممکن است به عنوان یک ناراحتی، تحریکپذیری، خشم، رخوت و یا دیگر احساسات مداومی ظاهر شود که آن فرد ممکن است آنها را به چیزهای دیگری بجز افسردگی ربط دهد.
2. همدلی کنید
مهمترین چیز همدلی است. همچنین سعی کنید چنین چیزهایی را نگویید: «از این حال بیا بیرون» و یا «کنترل خودتو به دست بگیر» و یا با هیچ روشی احساس شگفتی و یا ناامیدی نکنید از اینکه این افرد مبتلا به افسردگی است. با صبر و پذیرش گوش دهید.
اجازه بدهید آن فرد در مورد احساسش، هرچه که هست از ناراحتی و درماندگی و احساسات منفی که دارد، حرف بزند. اجازه بدهید که فرد خودش و افکارش و احساساتی که با آنها دستوپنجه نرم میکند را تا آنجا که میتواند آزادانه بیان کند. درباره حرفهای آنها استدلال نکنید و یا سعی نکنید آنها را مجاب کنید که چیزها را مثبتتر ببینند، زیرا کسی که مبتلا به افسردگی است چنین توانایی را ندارد.»
3. با احتیاط، پزشک خانواده را پیشنهاد دهید
در این موارد بهتر است که بجای احتمال افسردگی، روی علائم تمرکز کنیم. چیزهایی شبیه به این بگویید، «من نگران تو هستم چون میبینم که مضطرب هستی و یا به خوبی نمیخوابی» و یا هر علائمی که هست را بیان کنید و این را بگویید که میخواهید کمک کنید.
با بیان موضوع به این صورت، اغلب مواقع به آنها کمک میکند که کمک بگیرند. گاهیاوقات آن فرد ممکن است دیدگاه کلی راجع به شرایط نداشته باشد اما میداند که چیزی مانند اختلال خواب، دارد او را اذیت میکند. اگر فرد راحتتر است که راجع به آن مسائل صحبت کند، این میتواند راه ورود شما باشد. بنابراین آنها را تشویق کنید تا با یک پزشک خانواده درباره این مسئله صحبت کنند.
افسردگی هنوز هم احساس شرم با خود دارد و بسیاری از افراد خجالت میکشند و اینکه ممکن است افسرده باشند را انکار میکنند.
اگر دوست و یا عزیز شما هنوز از پزشک امتناع میکند، به او پیشنهاد دهید که همراه با او نزد پزشک بروید و مشاهدات خود را به اشتراک بگذارید. به او کمک کنید و نوبت دکتر بگیرید، لیستی از علائمی که احساس میکند را به همراه سؤالاتی که از دکتر دارد یادداشت کنید. اگر او یکی از اعضای خانواده است، خواستار این باشید که اگر پزشک این نوع از درمان را توصیه کرد، در جلسات رواندرمانی خانوادگی شرکت کنید.
همچنین در همه توصیههای پرستاری مانند نرمش کردن با آن فرد، کمک به آماده کردن غذاهای سالمتر، وقت گذاشتن بیشتر و یا کمک در مدیریت داروها نیز همکاری کنید. به عزیزانتان کمک کنید که با درمان خود پیش بروند. این کار ممکن است چندین هفته طول بکشد تا بیمار بتواند اثرات بهبود را در خود مشاهده کند.
4. آنها را در طول درمان حمایت کنید
خوب است بیان کنیم که افسردگی یک اشتباه شخصی و یا یک ضعف شخصیتی نیست بلکه یک وضعیت پزشکی است که مانند دیگر مشکلات پزشکی، به درمان پاسخ میدهد. نکته قابل توجه برای بیشتر افرادی که مبتلا به افسردگی هستند این است که عناصر زیستی وجود دارند که به شدت به این بیماری مرتبط هستند.
گفتن این موضوع به این افراد ممکن است بیماری را برای آنها سادهتر کند و آن را به عنوان یک پاسخ انسانی به موقعیتهای سخت و دردناک ببینند و متوجه باشند که ذهن و بدن همراه با هم هستند و درواقع دو روی یک سکه بهشمار میآیند.
این به آن معناست که دقیقاً مانند دیگر بیماریهایی مانند سرطان سینه که میتوانند در یک خانواده شایع شوند، این بیماری نیز میتواند ارثی باشد. افرادی که از نظر زیستی برای ابتلا به افسردگی مستعدتر هستند، با احتمال بیشتری هنگام برخی رویدادهای زندگی مانند از دست دادن چیز بزرگ مثلاً هنگام مرگ عزیزان، طلاق و یا از دست دادن شغل، به این بیماری مبتلا میشوند.
5. روحیه بدهید
بهترین چیزی که میتوانید به دوستان و عزیزانتان بدهید، درک شما و احساس امیدواری است. بگذارید آنها بدانند که همانطور که الان احساس ناراحتی و ناامیدی آنها دردناک و واقعی و تغییرناپذیر به نظر میرسد، آنها بهتر خواهند شد و هنگامیکه کمک بگیرند و درمان شوند، چیزها را متفاوت خواهند دید. اینکه اگرچه اکنون آنها به خودشان امیدوار نیستند اما شما به آنها امیدوار هستید و با گذشت زمان افسردگی از بین میرود و آنها احساس بهتری خواهند داشت.
6. مراقب بدتر شدن علائم باشید
کسانی که مبتلا به افسردگی هستند در خطر این هستند که به خودشان یا دیگران آسیب برسانند. این مسئله را جدی بگیرید. این یک مسئله خیلی مهم است. گاهیاوقات مردم نگران این هستند که تنها با پرسیدن درباره خودکشی، این ایده را به بیماران بدهند اما واقعیت این است که موضوع اینطور نیست. خوب است که راجع به این مسئله پرسیده شود.
اگر کسی آن را به زبان بیاورد به معنای اورژانسی بودن وضعیت است. دقیقاً مشابه کسی که به سینه خود چنگ میزند و میگوید که درد سینه دارد. شما باید راجع به آن بفهمید و به آنها بفهمانید که قضیه اورژانسی است و باید از متخصصان کمک بگیرند.
برای کمک سریع، شما و یا عزیزانتان میتوانید با پزشک مشاور تماس بگیرید تا شما را راهنمایی کند. مطمئن شوید که آن فرد در یک محیط امن و به دور از اسلحه، دارو و یا چیزهای دیگری است که میتواند در خودکشی استفاده شود.
اگر خطر فوری وجود دارد، با 115 تماس بگیرید و تا زمان رسیدن کمک، کنار آن فرد بمانید.
7. از خودتان نیز مراقبت کنید
مراقبان باید از خودشان نیز مراقبت کنند. افراد خانواده نیز به حمایت نیاز دارند و باید در این مورد با پزشک خودتان صحبت کنید. جریان را به پزشک بگویید و از آنها راهنمایی بخواهید. قطعاً اولین باری نیست که با چنین چیزی مواجه میشوند و آنها منابعی دارند که میتواند به شما کمک کند.
توصیههای مفید دیگری هم وجود دارد که عبارتند از:
- وقتی دوست شما، درباره افسردگی خود صحبت میکند، حداکثر تلاش خود را به خرج دهید تا برای او محیطی آرام ایجاد کنید و با گفتن « آه، بس کن. دلیلی برای افسرده شدن تو نمیبینم.» موقعیت او را معمولی جلوه ندهید (3).
- راه حالهای آسان، مثل «میدونی، تو فقط به… نیاز داری.» به او پیشنهاد نکنید.
- بهجای این حرفها به او فرصت بدهید تا خودش با استفاده از شما به عنوان یک طرف مشورت راه حلهای خود را پیدا کند.
- حتماً او را سرگرم یک فعالیت بدنی، مثل ورزرش کنید.
- حتماً سعی کنید علاقهمندی او را در پیدا کردن راهحلها، حفظ کنید.
توجه: محتوای مجله زوم لایف، جایگزین نسخه پزشکان نیست. اگر مشکل پزشکی دارید، برای تشخیص و درمان به پزشک مراجعه کنید.
source