در روانشناسی کلمه های وجود دارد که به خوبی این حالت ها را توصیف می کند. بعضی وقت ها به پیروزی هایی در زندگی دست پیدا می کنیم که از درون خود را لایق آن نمیدانیم. این پدیده ها را «پدیده ی شیادی » می نامند! پیشنهاد می کنیم در ادامه مطلب با زوم لایف همراه باشید.

درباره پدیده ی شیادی

«پدیده ی شیادی» این طور میگوید: در هر کاری که انجام می دهیم، ناخودآگاه احساس می کنیم که مرتکب حقه بازی و کلاه برداری شده ایم. به طور مثال: در ذهن خود تصور می کنیم « اصلا باورم نمی شود که این کار را به من سپرده اند، شاید به این دلیل بوده که خیلی خوش شانس بوده ام، اما اگر دوباره درخواست بنویسم، هرگز این شغل رو به من نمی دادن» یا « هنوز باورم نمیشه که تونستم این قرارداد رو ببندم، خوش شانس بودم، مطمئن هستم مجددا نمی تونم این کار رو انجام دهم» یا«اگه مردم بفهمن چندان هم در کارم ماهر نیستم، هرگز به من اعتماد نمی کنن، اگر رئیسم این موضوع رو بفهمه ممکنه دیگه تحویلم نگیرد».

بعضی وقت ها این طور فکر می کنیم که رسیدن به بعضی موفقیت ها در زندگی باید احساس اعتماد به نفس زیادی را در ما تولید کند. با تلاش های زیاد به آن موفقیت ها می رسیم. اما از اعتماد به نفسی که وعده ی آن را به خود داده بودیم هیچ خبری نیست، پس احساس می کنیم شیادانی بیش نیستیم.

اگر پیروزی هایی که در زندگی به آنها می رسید در وجود شما احساس اعتماد به نفس واقعی را به وجود نیاورد، پس این پیروزی اهمیتی نخواهد داشت.

دکتر باربا دی آنجلیس (اعتماد به نفس خواهم کرد.» خوب، زیاد هم مطمئن نباشید.

کسانی را دیده ام که هیچ گاه قادر به خرج کردن همه ی پول هایشان نیستند. آنها به تمامی پیروزی ها و موفقیت هایی که آرزویش را داشته اند رسیده اند. اشخاصی که بسیار محترم و مشهور هستند و در خیلی از موارد مردم آنها می پرستند، اما هیچ کدام از آنها احساس اعتماد به نفس نمی کنند. پس « حلقه ی گمشده ی» این اشخاص چیست؟