آیا زمان طلاق رسیده است؛ متخصصان چه می‌گویند؟

مهم‌ترین نکته در رابطه حفظ امنیت فردی است و اگر هر نوع سوء استفاده، سوء استفاده عاطفی، سوء استفاده جسمی، سوءاستفاده جنسی در رابطه وجود داشته باشد، باید آن رابطه را ترک کرد.

وکلای خانواده و روان‌درمانگران هیچ‌گاه بی مراجعه‌کننده نمی‌مانند، زیرا همیشه زوج‌‌هایی هستند که به مرحله طلاق از هم رسیده‌اند و به خدمات آنان احتیاج دارند. برخی از آن‌ها قبل از نهایی شدن طلاق راه‌های دیگر مثل مشاوره، درمان فردی یا زوج‌درمانی، سفر و … را امتحان می‌کنند و برخی هم چون می‌دانند طلاق هم از نظر احساسی، هم از نظر مالی و قانونی فرایندی سخت و پیچیده است، به سراغ وکلا می‌روند.

با این حال برای مدیریت بهتر تعارض‌ها و مشکلات طلاق راه‌هایی هم وجود دارد که بتوان آن را بهتر مدیریت کرد تا این جدایی را با آرامش و احترام بیشتری انجام شود. سی‌ان‌ان برخی توصیه‌های کارشناسان در این خصوص را گردآوری کرده است.

مشکلات بزرگ به جدایی منتهی می‌شود

به گزارش مجله زیبایی سبز به نقل از ایندپندنت، دکتر مونیکا اونیل، روانشناس اهل بوستون، می‌گوید نباید فورا به طلاق فکر کرد، اما برخی شرایط را که زنگ‌‌ خطرها را به صدا درمی‌آورند، باید در نظر گرفت. او درباره این موارد می‌گوید: «مهم‌ترین مورد، بدون شک زمانی است که امنیت فرد به دلیل هر نوع سوءاستفاده‌ای‌ (عاطفی، فیزیکی، جنسی یا هر نوع دیگر) واقعا در خطر باشد. در صورت هر نوع سوءاستفاده، فرد باید هرچه سریع‌تر از آن شرایط خارج شود، زیرا هرچه بیشتر بماند، اوضاع می‌تواند خشونت‌آمیزتر شود.»

اونیل اضافه کرد اگرچه سوءاستفاده فیزیکی اغلب به‌وضوح قابل‌شناسایی است، این تنها نوع سوءاستفاده‌ نیست که باید جدی گرفته شود و سوءاستفاده عاطفی که به مسئله قدرت و کنترل مربوط می‌شود هم بسیار اهمیت دارد. نشانه‌های سوءاستفاده عاطفی عبارت‌اند تحقیر، توهین، تهدید، کنترل‌گری، محدود کردن ارتباطات با دوستان و خانواده، تحقیر کردن، ترساندن، شرمنده کردن، و نادیده گرفتن نیازها و خواسته‌های فرد؛ همه این موارد به‌تدریج هویت، احساس عزت‌نفس، تصور فرد از خود و حتی درک او از واقعیت را از بین می‌برند.

خیانت هم اغلب به‌عنوان عاملی ذکر می‌شود که باعث می‌شود فرد بدون تردید یک رابطه را ترک کند، اما این تصمیم هم می‌تواند پیچیده باشد، زیرا خیانت از آن دسته مسائلی است که می‌توان درباره‌اش صحبت و آن را بررسی و تحلیل کرد. اونیل خاطرنشان می‌کند که خیانت اغلب در مشکلاتی عمیق‌تر ریشه دارد که باید حل شوند و اگر زوجی بتوانند به نقطه‌ای برسند که بتوانند این مسائل عمیق‌تر را بررسی کنند، گاهی می‌توانند یک رابطه جدید، بهتر و سالم‌تر بسازند. با این‌ حال، همیشه مهم است که قبل از هر چیز به امنیت خود فکر کنید و اگر برای ایمن بودن باید از رابطه خارج شوید، قطعا این کار را انجام دهید.

آیا تفاهم نداشتن واقعا به معنی پایان رابطه است؟

برخی شرایطی که می‌توانند یک رابطه در خطر قرار دهند، به‌سختی قابل تشخیص‌اند؛ آیا این‌ها بخشی از فرازونشیب‌های طبیعی زندگی‌اند یا نشانه‌ این‌اند که رابطه به جایی نمی‌رسد؟

گاهی تفاوت دیدگاه در تربیت فرزندان، اختلاف‌نظر درباره مراقبت از والدین سالمند، احساس فقدان حمایت در دوره‌های پرتنش یا کاهش صمیمیت می‌توانند چالش‌های بزرگی ایجاد کنند اما اغلب، خود مشکل نیست که باعث موفقیت یا شکست یک رابطه می‌شود، بلکه نحوه مدیریت آن است که اهمیت دارد.

بیشتر مشکلات رابطه (به‌جز سوءاستفاده) قابل‌حل‌اند، اما این کار نیازمند ارتباط موثر، سازش و درک متقابل است. پافشاری بیش از حد روی یک موضع کمکی نمی‌کند و تصمیم‌گیری‌های مهم باید با در نظر گرفتن دیدگاه‌ هر دو طرف انجام شود. اگر یکی از طرفین حاضر به مشاوره، تغییر یا دریافت کمک نباشد، این می‌تواند نشانه‌ای باشد که رابطه دوام نخواهد آورد.

پیش از طلاق، همه جوانب را بسنجید

در سنجیدن همه جوانب برای تصمیم‌گیری درباره طلاق، باید به همه ابعاد عاطفی، مالی، خانوادگی و حتی هویتی آن توجه کرد. مواردی نظیر احساسات شخصی، تاثیر بر فرزندان، پیامدهای مالی و آینده ارتباط با همسر سابق همگی اهمیت دارند و مهم است که فرد از خود بپرسد آیا این تصمیم از روی احساسات لحظه‌ای است یا به‌دقت بررسی شده است، آیا راه‌های دیگر برای بهبود رابطه امتحان شده‌اند، این تصمیم چگونه بر فرزندان، وضعیت اقتصادی و کیفیت زندگی آینده تاثیر می‌گذارد و پنج سال بعد، خود را در چه وضعیتی می‌بینم.

مشاوره فردی یا زوج‌درمانی می‌تواند به روشن‌تر شدن این مسائل کمک کند. در نهایت، اگر تصمیم به طلاق گرفته شد، باید با پذیرش احساسات و داشتن چشم‌اندازی برای آینده، مسیر را آگاهانه طی کرد.

تاثیر طلاق بر فرزندان

طلاق دوستانه، به‌ویژه زمانی که پای کودکان در میان است، اهمیت زیادی دارد. اونیل تاکید می‌کند پایان ازدواج به معنای پایان نقش پدر و مادری نیست و والدین باید تلاش کنند فرزندانشان همچنان با هر دو نفر رابطه سالمی داشته باشند و از بدگویی درباره همسر سابق یا استفاده از فرزندان به‌عنوان تکیه‌گاه احساسی خودداری کنند.

باید توجه داشت کودکان فقط ناظر نیستند و والدین باید با کمک مشاوره و پردازش احساساتشان، یاد بگیرند چگونه آگاهانه از هم جدا شوند و در تربیت فرزند همکاری کنند. از طرفی طلاق فقط برای والدین رخ نمی‌دهد؛ بلکه کودکان نیز آن را تجربه می‌کنند و به حمایت، امنیت عاطفی و اطمینان از اینکه هر دو والد همچنان دوستشان دارند، نیاز دارند.

همچنین، تصور نکنید طلاق فقط روی کودکان خردسال تاثیر می‌گذارد. فرزندان دانشجو یا بزرگسال نیز می‌توانند آسیب ببینند، زیرا حس «خانه و خانواده» آن‌ها به والدینشان گره خورده است و طلاق می‌تواند احساس فقدان ثبات و از دست دادن پایگاه عاطفی ایجاد کند.

لینک کوتاه : https://www.greenbeautymag.com/?p=52138

source

توسط bazaksara.ir