وقتی نام هرتا فیلر را در تاریخ سینمای آلمان و اتریش جست‌وجو می‌کنیم، با چهره‌ای روبه‌رو می‌شویم که نه با جنجال شناخته شده و نه با نقش‌های بزرگ و پرهیاهو. او از آن دسته بازیگرانی است که حضورشان در فیلم‌ها بیشتر شبیه یک لمس نرم و بی‌سروصداست؛ حضوری که شاید در لحظه به چشم نیاید، اما وقتی فیلم تمام می‌شود، حس می‌کنی یک انسان واقعی را ملاقات کرده‌ای. هرتا فیلر چنین شخصیتی داشت؛ زنی آرام، کم‌ادعا و بسیار طبیعی. او زندگی‌اش را نه روی فرش‌های قرمز که در میان صحنه‌های معمولی، نقش‌های ساده و فضایی خانوادگی ساخت. شاید به همین خاطر است که هنوز هم برای دوست‌داران سینمای کلاسیک آلمانی‌زبان معنای ویژه‌ای دارد.

هرتا در ۳ اوت ۱۹۱۶ در وین به دنیا آمد؛ شهری که همیشه موسیقی، هنر و ادبیات در آن جریان داشته و فضای فرهنگی‌اش به هرکس اجازه می‌داد رؤیایی داشته باشد. او در سال‌هایی متولد شد که اروپا درگیر جنگ جهانی اول بود، اما خانواده‌اش تلاش کردند فضای خانه را امن نگه دارند. هرتا از همان دوران کودکی به نمایش علاقه داشت. دخترکی بود که جلوی آینه می‌ایستاد و حرف‌های ساختگی می‌زد، نقش‌های خیالی بازی می‌کرد و برای والدینش صحنه‌های کوچک اجرا می‌کرد. این رفتارها شاید در خیلی از بچه‌ها دیده شود، اما در هرتا چیزی متفاوت وجود داشت؛ نوعی جدیت و تمرکز که بعدها تبدیل شد به مشخصۀ اصلی بازیگری‌اش.

با واردشدن به نوجوانی، دیگر مشخص بود که مسیر او به سمت هنر می‌رود. او به مدرسه بازیگری رفت و خیلی زود توجه مربیانش را جلب کرد. هرتا از آن دست هنرجویانی بود که به بازیگری با نوعی احترام و انضباط نزدیک می‌شد. هیچ‌چیز را سرسری نمی‌گرفت، تمرین‌ها را دقیق انجام می‌داد و مهم‌تر از همه، می‌توانست احساسات پیچیده را بدون اغراق و فریاد روی صورتش بنشاند. همین ویژگی‌ها باعث شد راه او به تئاتر و سپس به سینما باز شود. سینمای آلمان در اواخر دهه ۱۹۳۰ به‌دنبال چهره‌های جدید بود و هرتا با ظاهر ساده اما دوست‌داشتنی‌اش خیلی زود جایگاهی پیدا کرد.

نخستین فیلم‌هایی که هرتا در آنها ظاهر شد، بیشتر کمدی یا خانوادگی بودند. سینمای آن دوران به‌خصوص در کشورهای آلمانی‌زبان پر از فیلم‌هایی بود که سعی داشتند فضای جامعه را کمی سبک کنند. نقش‌های هرتا اغلب زنانی آرام، دلسوز و قابل اعتماد بود؛ شخصیت‌هایی که تماشاگران به‌محض دیدنشان احساس می‌کردند آشنا هستند. هرتا بازیگری نبود که بخواهد صحنه را تصاحب کند. بیشتر شبیه کسی بود که به‌نرمی در کنار دیگران می‌ایستد و با نوعی حرارت انسانی، نقش را زنده می‌کند. این خصوصیت باعث شد فیلم‌هایی مثل Frau am Steuer (۱۹۳۹) یا Der Gasmann (۱۹۴۱) بین مردم محبوب شود و نام او به‌تدریج شناخته‌تر گردد.

یکی از مهم‌ترین اتفاق‌های زندگی شخصی و حرفه‌ای هرتا، آشنایی و سپس ازدواج با هاینتس رومان بود؛ بازیگری که بعدها به یکی از برجسته‌ترین نام‌های سینمای آلمان تبدیل شد. رابطه آنها ابتدا از همکاری حرفه‌ای شروع شد، اما به‌تدریج شکل عاطفی گرفت. آنچه این دو را به یکدیگر نزدیک کرد، شاید نوعی آرامش مشترک بود. هرتا دنیای ساده‌ای داشت و روهمان با وجود شهرتش، همیشه به دنبال فضایی خانوادگی و بی‌حاشیه بود. آنها در ۱۹۳۹ ازدواج کردند و یکی از کم‌تنش‌ترین و هماهنگ‌ترین زوج‌های سینمای آن دوران شدند. حاصل این زندگی پسری به نام پیتر بود که بعدها در عرصه رسانه فعالیت کرد.

اما دوران جنگ جهانی دوم همه‌چیز را تغییر داد. سینمای آلمان زیر سایه سیاست قرار گرفت و بسیاری از بازیگران مجبور شدند در فیلم‌هایی بازی کنند که رنگ و بوی تبلیغات حکومتی داشت. هرتا از آن دسته هنرمندانی بود که سعی کرد تا جای ممکن از این جریان فاصله بگیرد. او چندان فعال نبود و نقش‌هایی را که به خط فکری رسمی نزدیک بود نمی‌پذیرفت. شاید همین انتخاب باعث شد در دوران جنگ کمتر دیده شود، اما در عوض اعتبار اخلاقی حرفه‌ای‌اش حفظ شد. بعد از جنگ، زمانی که بسیاری از بازیگران به دلیل ارتباط با دستگاه سیاسی گذشته از صحنه کنار رفتند، هرتا بدون حاشیه توانست به‌تدریج دوباره در فیلم‌ها حضور پیدا کند.

پس از جنگ، سینمای آلمان تلاش کرد خودش را بازسازی کند و مردم هم کم‌کم به سالن‌های سینما برگشتند. هرتا در این سال‌ها هنوز نقش‌های آرام و انسانی بازی می‌کرد. از آن دست بازیگرانی نبود که بخواهد مسیرش را عوض کند یا ناگهان به‌دنبال نقش‌های تند برود. او در همان قالب خودش ماند؛ زنی مهربان، متین و قابل اعتماد. شاید همین ثبات شخصیتی بود که باعث شد هنوز هم بعد از سال‌ها، تماشاگران وقتی نام او را می‌شنوند، تصویر زنی آرام و مهربان را به یاد بیاورند.

در اواخر دهه ۱۹۶۰ اما اوضاع جسمانی هرتا رو به وخامت گذاشت. بیماری‌اش ابتدا چندان جدی به نظر نمی‌رسید، اما به‌مرور او را از فعالیت‌های هنری دور کرد. سرانجام در ۱ نوامبر ۱۹۷۰ در ۵۴ سالگی درگذشت. مرگش برای همسرش هاینتس روهمان ضربه‌ای سخت بود. او بعدها بارها گفته بود که هرتا برایش فقط همسر نبود، بلکه ستون اصلی خانه و منبع آرامش او محسوب می‌شد.

اگر بخواهیم در یک جمله اهمیت هرتا فیلر را توضیح دهیم، باید بگوییم او از آن دسته آدم‌هایی بود که با صدای بلند نمی‌درخشند، اما وقتی خاموش می‌شوند، تازه می‌فهمی نبودشان چقدر فضا را خالی کرده است. هرتا نه نقش‌های بزرگ و پرهیجان بازی کرد و نه در تیترهای جنجالی روزنامه‌ها جا گرفت. اما آنچه داشت، صداقت بود؛ صداقتی که آن را با خود روی صحنه و پرده سینما می‌آورد و همین کافی بود تا در دل تماشاگر جا بگیرد. شاید به همین دلیل است که هنوز هم نامش با احترام و مهر یاد می‌شود؛ زنی که آرام زیست، آرام بازی کرد و آرام از جهان رفت، اما اثرش هرگز محو نشد.

امتیاز دهید: post

source

توسط bazaksara.ir