
مروری بر تاریخچه سلولهای بنیادی و نقش آن در درمانهای نوین
سلولهای بنیادی، سلولهایی هستند که توانایی تبدیل به انواع مختلف سلولهای بدن را دارند و نقش کلیدی در فرآیندهای رشد و ترمیم بافتها ایفا میکنند. تاریخچه ظهور و پیشرفتهای مرتبط با این سلولها به دههها قبل بازمیگردد، زمانی که محققان شروع به کشف قابلیتهای منحصر به فرد آنها در تنظیم فرآیندهای زیستی کردند. در طول سالها، پژوهشهای زیادی برای بهرهبرداری بالینی از این سلولها صورت گرفته است، تا جایی که امروزه در درمان بیماریهایی چون آسیبهای عصبی، مشکلات قلبی، سرطانها و اختلالات ژنتیکی نقش مهمی پیدا کردهاند. توسعه سلولهای بنیادی، نقطه عطفی در عرصه پزشکی نوین است که آیندهای امیدوارکننده در درمانهای کمتهاجمی و شخصیسازیشده عرضه میکند. در این مقاله قصد داریم تا تاریخچه سلول بنیادی را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم.
سلولهای بنیادی چه زمانی و چگونه برای اولین بار شناخته شدند؟
سلولهای بنیادی، از جمله کشفهای مهم در عرصه زیستشناسی و پزشکی، به عنوان نیروهای بالقوهای برای بازسازی و ترمیم بافتهای بدن شناخته میشوند، این دسته از سلولها طی مراحل و سالهای طولانی کشف شدهاند از مراحل آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
کشف سلولهای خونساز
الکساندر ماکسیموف (Alexander Maximow)، پاتولوژیست روسی در سال ۱۹۰۸ برای اولین بار اصطلاح سلول بنیادی را برای توصیف سلولهای چندپتانسیل خونساز به کار برد. او با مشاهده تمایز سلولهای مغز استخوان به گلبولهای قرمز و سفید، فرضیه وجود یک سلول مادر مشترک را مطرح کرد. بعد از آن در سال ۱۹۶۰ دو دانشمند کانادایی، ارنست مکولوچ و جیمز تیل با آزمایش روی موشهای در معرض پرتودرمانی، اولین شواهد مستقیم از وجود سلولهای بنیادی خونساز را ارائه دادند. آنها دریافتند که تزریق سلولهای مغز استخوان به موشهای پرتو تابیده شده منجر به تشکیل کلونیهای سلولی در طحال میشود که شامل گلبولهای سفید و قرمز است. این آزمایش ثابت کرد که یک سلول واحد میتواند به چندین نوع سلول خونی تمایز یابد.

کشف سلولهای بنیادی جنینی
در اواخر سال ۱۹۸۱ اتفاق مهمی در تاریخچه سلول بنیادی رخ داد. مارتین اوانز (Martin Evans) و همکارانش در دانشگاه کمبریج موفق شدند برای اولین بار سلولهای بنیادی جنینی (ESCs) موش را از توده سلولی داخلی بلاستوسیست جدا کنند. این سلولها قادر بودند به انواع سلولهای بدن تمایز یابند.
کشف سلولهای بنیادی پرتوان القایی
در سال ۲۰۰۶ شینیا یاماناکا (Shinya Yamanaka) و همکارانش در کیوتو ژاپن نشان دادند که با معرفی چهار فاکتور رونویسی (Oct4, Sox2, Klf4, c-Myc) میتوان سلولهای بالغ (مثل فیبروبلاستهای پوست) را به سلولهای بنیادی پرتوان بازبرنامهریزی کرد. این سلولها که سلولهای بنیادی پرتوان القایی (iPSCs) نام گرفتند، ویژگیهایی مشابه سلولهای بنیادی جنینی داشتند. این کشف در سال ۲۰۱۲ جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی را برای یاماناکا به ارمغان آورد.
از چه سالی برای درمان بیماریها از سلول بنیادی استفاده میشود؟
در مورد تاریخچه سلول بنیادی در کشور ایران در سال ۱۳۶۹، دکتر قوامزاده نخستین پیوند مغز استخوان را به منظور درمان سرطان خون انجام داد، و از آن زمان تاکنون بیش از ۸۰۰۰ پیوند در کشور صورت گرفته است. اما اولین بار در سال ۱۳۸۳، پژوهشگران توانستند با تزریق سلولهای بنیادی، درمانی نوین برای بیماریهای غیرخونی ارائه دهند؛ از جمله ترمیم ضایعات قلبی بر اثر سکته. این پیشرفتها نشاندهنده پتانسیل بالای سلولهای بنیادی در حوزههای مختلف درمانی است. با گذشت زمان مراکزی همچون مرکز تخصصی سلول بنیادی بایوژن برای درمان برخی بیماری ها همچون مشکلات مفصلی مانند آرتروز و… از سلول بنیادی استفاده میکنند.

سخن آخر
در مجموع، تاریخچه سلول بنیادی نشاندهنده انقلاب عظیم در درک ما از قابلیتهای ترمیم و بازسازی بدن است. هر روز با پیشرفتهای علمی، پلههای جدیدی در مسیر بهرهبرداری از این سلولها برای درمان بیماریهای سخت و ناتوانکننده برداشته میشود. آیندهپژوهی در این حوزه نویدبخش توسعه روشهای نوین درمانی است که میتواند کیفیت زندگی میلیونها نفر را به طور چشمگیری بهبود بخشد.
لینک کوتاه : https://www.greenbeautymag.com/?p=53421
source