نوشتۀ ست مایرز، روان‌شناس بالینی (Psy.D.)

نکات اصلی:

  • درحالی‌که بیشتر افراد تنها گاه‌گداری و به‌شکل خفیف حسادت را تجربه می‌کنند، برخی دیگر آن را به‌شکلی بیمارگون احساس می‌کنند.
  • پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مردان بیشتر در مورد خیانت فیزیکی حسادت می‌کنند، درحالی‌که زنان بیشتر در مورد خیانت عاطفی حسادت دارند.
  • یکی از سه دلیل اصلی حسادت در افراد، ناتوانی در مواجهه با «ناشناخته» است.

اندکی حسادت در یک رابطه عاشقانه، بدون شک امری طبیعی است. مطمئناً هرکدام از ما در برهه‌ای از یک رابطه، احساس ناخوشایند حسادت را تجربه کرده‌ایم. ما زمانی حسادت می‌کنیم که حس می‌کنیم پیوند ارزشمند ما با فرد دیگر تهدید شده و می‌ترسیم عزیزمان فرد دیگری را جایگزین ما کند.

درحالی‌که بیشتر افراد حسادت را تنها هر از گاهی و به‌شکل خفیف تجربه می‌کنند، برخی به‌گونه‌ای بیمارگون دچار آن می‌شوند. برای چنین افرادی، حسادت تقریباً همیشه به پایان رابطه منجر می‌شود.

روان‌شناسان فرگشتی سال‌هاست در مورد حسادت پژوهش می‌کنند. هریس (۲۰۰۴) در مرور پژوهش‌های مرتبط اشاره می‌کند که روان‌شناسان فرگشتی بر این باورند که حسادت ممکن است یک «مزیت سازگاری» برای مردان و زنان به همراه داشته باشد. به‌طور مشخص، باس (۱۹۹۵) نتیجه گرفت که مجموعه‌ای از مدارهای مغزی موجب واکنش حسادت می‌شود و دریافت که مردان بیشتر نسبت به خیانت فیزیکی حسادت می‌کنند، درحالی‌که زنان بیشتر به خیانت عاطفی حساس‌اند.

من تلاش پژوهشگران برای کشف تفاوت‌های جنسیتی در حسادت را می‌ستایم، زیرا این تفاوت‌ها اغلب – اگر نگوییم همیشه – در کار هستند. بااین‌حال، در کار بالینی‌ام با زنان و مردان، که اغلب بر مسائل رابطه متمرکز است، انواع مختلف حسادت‌های مخرب را در هر دو جنس مشاهده کرده‌ام. در ادامه، سه نوع اصلی از حسادت را می‌بینید. ببینید آیا شما تجربه تعامل با فردی دارید که چنین ویژگی‌هایی را نشان دهد یا خیر:

ناامنی (احساس عدم امنیت)
بی‌تردید، ناامنی رایج‌ترین منبع حسادت است. مردم اغلب از عبارت «عقده حقارت» استفاده می‌کنند که البته یک اصطلاح بالینی نیست؛ اما به یک خود (ایگوی) ضعیف یا عزت‌نفس پایین اشاره دارد — مثلاً یک مرد حسود که در روابط عاشقانه احساس ناامنی می‌کند، اطمینان ندارد که آن‌قدر خوب و ارزشمند است که بتواند در طول زمان علاقه طرف مقابل را حفظ کند.

نکته مهم این است که ناامنی معمولاً در مردان و زنان مطلق نیست. به‌عبارت‌دیگر، ممکن است زنی در محل کار، مثلاً به‌عنوان وکیل برجسته‌ای، فردی بسیار باهوش و توانمند باشد؛ اما مشکل روان‌شناختی او (حسادت) در روابط عاطفی‌اش بروز پیدا کند. آیا به‌طورکلی او زنی ناامن است؟ خیر، اما پتانسیل این را دارد که در رابطه عاشقانه، عمیقاً دچار حسادت شود.

افکار وسواسی
مراجعه‌کننده‌ زن جوانی دارم که اواخر ۲۰ سالگی است و او را «ماریان» می‌نامم. او تقریباً در همه روابطی که داشته دچار حسادت می‌شود. از نظر بالینی، او برخی معیارهای اختلال وسواسی-اجباری (OCD) را دارد، گرچه معیارهای تشخیصی کامل این اختلال را برآورده نمی‌کند. مغز ماریان مدام در حال فعالیت مضاعف است و همیشه در حال تولید نگرانی‌ها و اضطراب‌های جدید. به‌خاطر این سبک فکری کلی، گرایش او به فکر کردن بیش‌ازحد و وسواس روی مسائل، به‌طور ناگزیر به هر یک از روابط عاشقانه‌اش هم سرایت می‌کند.

برای افرادی با ذهنیت وسواسی، سخت‌ترین مسئله در دنیا مواجهه با عدم قطعیت، یا همان «ناشناخته» است. درحالی‌که بیشتر مردم می‌توانند تا حدی با ابهام کنار بیایند، وقتی دوست‌پسر ماریان دیر به خانه می‌آید، او نمی‌تواند این ناشناخته (چرا دیر کرده، در این مدت چه می‌کرده) را تحمل کند. وقتی درباره موقعیت دوست‌پسرش دچار عدم اطمینان می‌شود، ذهنش شروع به پر کردن جاهای خالی می‌کند و پاسخ‌هایی می‌سازد که اغلب منفی‌اند. خیلی اوقات، او به نتیجه‌هایی می‌رسد که گویی شواهدی دال بر خیانت احتمالی پارتنرش دارد—درحالی‌که تمام این «شواهد»، ساخته‌ ذهن خودش است—و سپس به‌شدت دچار اضطراب و حسادت می‌شود. اگر او سبک فکری وسواسی نداشت، حسادتش هم بسیار کمتر بود.

شخصیت پارانویید
بسیاری از زن‌ها و مردهایی که با آن‌ها کار کرده‌ام دچار حسادت هستند، اما در واقع این حسادت ناشی از رویکرد کلی پارانویید در بسیاری جنبه‌های زندگی آن‌هاست. درحالی‌که پارانویید شدید در انتهای طیف می‌تواند به‌شکل اسکیزوفرنی نوع پارانویید بروز کند، اکثر افراد پارانویید در سطوح خفیف یا متوسط قرار می‌گیرند. بسیاری از زنان و مردان دارای ویژگی‌های پارانویید هستند، اما شدت آن به حدی نیست که تشخیص یک اختلال پارانویید شدید را دریافت کنند.

افرادی که پارانویای خفیف یا متوسط دارند به‌سختی می‌توانند به دیگران اعتماد کنند و اغلب به نیّت دیگران، بدخواهی یا سوءنیت نسبت می‌دهند. آن‌ها اغلب شخصیتی دارند که خود را قربانی و تحت تعقیب می‌بینند و مدام فکر می‌کنند دیگران قصد فریب یا تخریب اهداف و یا مسیر شغلی‌شان را دارند. آن‌ها همچنین بارها احساس می‌کنند که دیگران تحقیرشان کرده، ردشان کرده یا به چشم حقارت به آن‌ها نگریسته‌اند، حتی در شرایطی که شاهدان می‌گویند چنین چیزی رخ نداده است. در نهایت، افراد با سبک شخصیتی پارانویید معمولاً دیگران را مقصر می‌دانند و به‌ندرت به درون خود نگاه می‌کنند تا کاستی‌ها یا اشتباهاتشان را بپذیرند. خیلی وقت‌ها چنین افرادی حسادت می‌کنند و قویاً بر این باور اصرار می‌ورزند که شریکشان خیانت می‌کند—و هیچ مدرکی نمی‌تواند آن‌ها را قانع کند که اشتباه می‌کنند.

واقعیت
اگر از یک فرد حسود بپرسید آیا حسادتش توجیه دارد، احتمالاً برایتان چند مثال می‌آورد که واقعاً بر اساس واقعیت بوده‌اند. به‌عبارت‌دیگر، طرف مقابل واقعاً خیانت کرده یا به او نارو زده است. سؤال اینجاست: آیا این حسادت رفتاری همیشگی است یا یک اتفاق جداگانه؟ اگر فردی مرتباً در رابطه‌های مختلف دچار حسادت می‌شود—و خیلی از این رابطه‌ها هم واقعاً هیچ رفتار توجیه‌کننده‌ای از طرف شریکش وجود نداشته است—می‌توان گفت او به‌درستی «فردی حسود» نامیده می‌شود. اگر شما در رابطه‌ای هستید که در آن حسادت شدیدی را تجربه می‌کنید، از خود بپرسید آیا پیش از این هم در رابطه‌های قبلی حسود بوده‌اید یا این احساس فقط در رابطه کنونی شکل گرفته است.

اگر سابقه حسادت در روابط قبلی نداشته‌اید، احتمالاً احساس حسادت فعلی شما واقعاً مشکل‌دار نیست. در حقیقت، ممکن است شهود شما دارد هشدار می‌دهد که در رابطه‌ای هستید که طرف مقابل چندان قابل اعتماد نیست. در چنین شرایطی، شما «تیپ حسود» نشده‌اید، بلکه نگران و بی‌اعتمادید و این نگرانی به جاست. اگر پارتنرتان شما را حسود خطاب می‌کند درحالی‌که شما در گذشته چنین سابقه‌ای نداشته‌اید، این نشانه آن است که احساساتتان را نادرست برچسب می‌زنند. در این حالت، شما حسود نیستید؛ بلکه به‌درستی نگرانید.

نتیجه‌گیری
دفعه بعد که شریک زندگیتان رفتارهای ناشی از حسادت نشان داد، به‌خاطر داشته باشید که این رفتار و احساس را در بستر کلی بسنجید و ببینید آیا این حسادت تازه است یا ناشی از الگویی قدیمی. اگر در رابطه با فردی هستید که سابقه حسادت دارد، بدانید ریشه این نوع رفتار—ناامنی، وسواس فکری یا شخصیت پارانویید—به این زودی‌ها از بین نمی‌رود. کار روی چنین مسائل عمیقی زمان زیادی می‌طلبد و معمولاً به روان‌درمانی فشرده نیاز دارد. اگر پارتنرتان مایل است برای حل این مسائل سرسخت، به درمان رو بیاورد، شاید حفظ رابطه ارزشش را داشته باشد؛ اما اگر نه، باید کاملاً مشخص کنید که تحمل چه چیزهایی را در آینده دارید و چه چیزهایی خارج از حد تحمل شماست. در غیر این صورت، زن یا مردی که حسادت می‌کند می‌تواند به‌شدت سلامت روان شما را به خطر بیندازد.

منابع

  • Buss, D. M. (1995). Evolutionary psychology: a new paradigm for psychological science. Psychological Inquiry, 6, 1,1–۳۰.
  • Harris, C. R. (2004). The Evolution of Jealousy. American Scientist, 92, 62-71.

منبع اصلی: Psychology Today

source

توسط bazaksara.ir