فیلم ترسناک بر اساس داستان های واقعی

بعضی وقت‌ها، بهترین فیلم‌های ترسناک اونقدر رو اعصاب می‌زنن که انگار یه ترس عمیق انسانی رو نشون می‌دن؛ مثلا همون اضطراب‌هایی که هر روز توی دل والدین هست، یا نگرانی از اینکه شاید فردا دیگه نتونیم قبض‌ها رو پرداخت کنیم، یا حتی غم از دست دادن کسی که خیلی دوستش داریم. ولی بعضی وقت‌ها هم هست که یک فیلم وحشتناک، صرفاً به خاطر این که واقعاً برای یکی از آدم‌ها اتفاق افتاده، ترسناکه.

این فیلم‌ها همون‌هایی هستن که اگر حتی یکم دقت کنید، متوجه می‌شید که پشتشون یه حقیقتی پنهانه. ممکنه جزئیات داستان اغراق شده باشه، اما به قدری به واقعیت نزدیکن که دیگه نمی‌شه فقط گفت “این فقط یه فیلمه”، چون قلبتون به تپش میفته و ستون فقراتتون شروع می‌کنه به گزگز کردن. برای کسانی که ترسوترن هم، ممکنه به نفس نفس زدن توی یه کیسه کاغذی ختم بشه! ولی خب، نگران نباشید. یادتون باشه، این فقط یه فیلمه… برای شما!

اگر به دنبال یک تجربه ترسناک واقعی هستید و می‌خواهید بدونید کدوم فیلم‌ها تونستن در دل تماشاگران وحشت رو به اوج برسونن، حتماً لیست پرفروش‌ ترین فیلم ترسناک جهان رو از دست ندید. این مقاله شما رو با فیلم‌هایی آشنا می‌کنه که نه تنها در گیشه موفق بودن، بلکه تونستن مرزهای ترس رو جابجا کنن. پس اگر دوست دارید ببینید کدوم فیلم‌ها تونستن قلب‌ها رو بترسونن و با فروش‌های شگفت‌انگیزشون تاریخ بسازن، حتماً سری به وب سایت مسیر انتخاب بزنید.

۱. زودیاک (۲۰۰۷)

فیلم ترسناک زودیاک

هر کسی که علاقه گذرایی به جنایات واقعی داشته باشد، با قاتل زودیاک، که سان فرانسیسکو را با رشته‌ای از قتل‌های حل‌نشده در دهه ۱۹۶۰ وحشت‌زده کرد، آشناست. اما شاهکار دلهره‌آور دیوید فینچر کمتر در مورد قتل‌هاست – اگرچه او چندین مورد از آنها را با جزئیات آزاردهنده بازسازی می‌کند – تا حفره‌ای که قاتل با پازل‌های دیوانه‌کننده و پیام‌های رمزگذاری‌شده‌ای که از طریق مطبوعات منتشر می‌کرد، باز کرد. این پرونده به طور کامل رابرت گری‌اسمیت، کارتونیست سیاسی، با بازی جیک جیلنهال، را که وسواس دهه‌هاش برای کشف هویت زودیاک، ازدواجش را از او گرفت، درگیر کرد. با توجه به اینکه، هر چند سال یک‌بار، نظریه جدیدی در مورد اینکه چه کسی این قتل‌ها را انجام داده است، مطرح می‌شود، او به وضوح از تنها کسی که درگیر این پرونده بوده، خیلی دور است.

۲. وحشت آمیتی‌ویل (۱۹۷۹)

یکی از اولین فیلم‌های ترسناکی که به سختی خود را به عنوان یک “داستان واقعی” تبلیغ کرد، داستان آزار و اذیت ماوراءالطبیعه استوارت روزنبرگ، یک فیلم ترسناک به اندازه کافی ترسناک از خانه‌های جن‌زده است، اما میراث (و گیشه) آن به افسانه‌اش گره خورده است. طبق کتابی که فیلم بر اساس آن ساخته شده، در سال ۱۹۷۵، خانواده‌ای به خانه‌ای در لانگ آیلند نقل مکان کردند که قبلاً محل یک قتل عام وحشتناک بود و متعاقباً توسط ارواح خبیث از آنجا بیرون رانده شدند. شکاکان مدت‌هاست که همه چیز جز بخش قتل را بی‌اعتبار دانسته‌اند. اما این فیلم به یک موفقیت بزرگ و غافلگیرکننده تبدیل شد و به طور مؤثری مفهوم املاک و مستغلات تسخیر شده را برای طبقه متوسط ​​آمریکا بازسازی کرد و بر همه چیز از پولترگایست گرفته تا فعالیت ماوراءالطبیعی – به علاوه چندین دنباله بدنام – تأثیر گذاشت.

۳. پولترگایست (۱۹۸۲)

سه سال پس از وحشت آمیتی‌ویل، توبی هوپر، کارگردان، به طور مؤثری فیلم خانه‌های جن‌زده‌ی مدرن را “اسپیلبرگیزه” کرد – با کمک استیون اسپیلبرگ، که تهیه‌کننده و احتمالاً، شاید، بخشی از آن را شبح‌وار کارگردانی کرد – و به یک شاهکار ترسناک تبدیل شد. و مانند آمیتی‌ویل، از یک خانه‌ی جن‌زده‌ی واقعی الهام گرفته است. در دهه ۱۹۵۰، پرونده‌ی عجیب خانه‌ی هرمان در حومه لانگ آیلند پس از آنکه خانواده یک محقق ماوراءالطبیعه را برای تشخیص فعالیت‌های غیرعادی، مانند باز شدن تصادفی بطری‌ها و حرکت اشیاء به خودی خود، آوردند، به یک داستان رسانه‌ای ملی تبدیل شد. با این حال، خانه در نهایت به یک پورتال بین بعدی ناپدید نشد.

۴. Compliance (2012)

حادثه‌ای که الهام‌بخش این تریلر مستقل بود، به مرگ ختم نشد یا شامل هیچ نوع خونریزی نبود، اما با این وجود عمیقاً آزاردهنده است – و بدون شکنجه نیست. در سال ۲۰۰۴، مردی که ادعا می‌کرد افسر پلیس است، با یک رستوران فست فود در روستای کنتاکی تماس گرفت و موفق شد کارمندی را که پاسخ داده بود، متقاعد کند که همکارش را بازرسی بدنی کند، که اولین مورد از یک سری بی‌حرمتی‌های به سرعت افزایش یافته بود. درام کلاستروفوبیک کریگ زوبل، تحقیر آنچه که مشخص شد یک تماس شوخی بسیار خرابکارانه بود را مورد سوء استفاده قرار نمی‌دهد، بلکه از آن به عنوان سکویی برای بررسی وفاداری آمریکایی‌ها به اقتدار استفاده می‌کند.

۵. ۱۰ خیابان ریلینگتون (۱۹۷۱)

جان کریستی شاید پس از جک ریپر به عنوان بدنام‌ترین قاتل زنجیره‌ای لندن، یک پستچی بی‌ادعا که در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۵۰، حداقل هشت زن، از جمله همسرش را خفه کرد و جسد آنها را در دیوارهای آپارتمان ناتینگ هیل خود پنهان کرد، باشد. روایت ریچارد فلیشر از قتل‌های او، جواهری کمتر دیده شده از ژانر جنایات واقعی است که شامل اجرای واقعاً تکان‌دهنده‌ای از ریچارد آتنبورو می‌شود، که این بازیگر ادعا کرد مدت زیادی پس از آن او را تسخیر کرد.

۶. آب‌های آزاد (۲۰۰۳)

این یکی از آن سناریوهایی است که به نظر می‌رسد ناخودآگاه شما همیشه درست در لحظاتی که از به خواب رفتن فاصله دارید، تولید می‌کند: آیا کاملاً بد نمی‌شد که به غواصی بروید و در وسط اقیانوس گیر بیفتید؟ آمریکایی‌ها تام و آیلین لونرگان این کابوس را در سال ۱۹۹۸ تجربه کردند، زمانی که قایقی که گردشگران را برای کاوش در صخره بزرگ مرجانی می‌برد، به طور تصادفی بدون آنها حرکت کرد. اوه! اینکه آنها واقعاً چقدر “زنده ماندند” مشخص نیست – اجساد آنها هرگز پیدا نشد. اما کریس کنتیس، فیلمساز، ایده‌ای از آنچه برای آنها اتفاق افتاده است، دارد و آن شامل دسته‌ای از کوسه‌های گرسنه است. تماشای یک زوج درمانده در آستانه تبدیل شدن به تنقلات گوشتی شناور، شبیه به یک فرضیه فیلم زیاد به نظر نمی‌رسد، اما کنتیس – که در اقیانوس واقعی، با استفاده از کوسه‌های زنده واقعی فیلمبرداری کرد – به این حادثه یک واقع‌گرایی به شدت مضطرب کننده می‌بخشد که معده شما را به مدت ۸۰ دقیقه به اندازه کافی گره می‌زند.

۷. اسنوتون (۲۰۱۱)

فیلم ترسناک بر اساس واقعیت اسنتون

آیا ممکن است فیلمی بیش از حد واقعی به نظر برسد؟ اسنوتون در روایت خود از به اصطلاح “قتل‌های بشکه‌ای” که یک حومه فقیرنشین استرالیا را در دهه ۱۹۹۰ تسخیر کرد، در کنار هنری: پرتره‌ای از یک قاتل زنجیره‌ای، به عنوان فیلمی قرار می‌گیرد که بینندگان را کمی بیش از حد به تاریک‌ترین گوشه‌های انسانیت نزدیک می‌کند تا بتوان آن را “سرگرمی” نامید. به مدت هفت سال، گروهی متشکل از چهار مرد، به رهبری جان بانتینگ، مجموعه‌ای از قتل‌های وحشیانه را انجام دادند که عمدتاً افراد متهم به کودک‌آزاری و همجنس‌گرایان را هدف قرار می‌دادند. جاستین کورزل، کارگردان، به ویژه بر چگونگی استخدام یک نوجوان مورد آزار و اذیت توسط بانتینگ برای کمک به او تمرکز می‌کند و از جزئیات کمی صرفه‌جویی می‌کند. نه، این چیزی نیست که شما به طور اتفاقی در یک شب خسته‌کننده پخش کنید.

۸. پرندگان (۱۹۶۳)

برخلاف تقریباً هر چیز دیگری در آثار آلفرد هیچکاک، که تأثیر آن با گذشت زمان بیشتر شده است، مضحک‌ترین فیلم او با گذشت سن، بیشتر و بیشتر پوچ به نظر می‌رسد و بیشتر به فیلم‌های حباب یا روز تریفیدها نزدیک می‌شود تا فیلم روانی. اما داستان فقط یک جرقه عجیب از الهام نبود که او پس از دزدیده شدن ناهارش توسط یک کبوتر، آن را تجربه کرد: در سال ۱۹۶۱، پرندگان در شهر ساحلی کاپیتولا، کالیفرنیا، به طور ناگهانی شروع به حمله به خانه‌ها و ماشین‌ها کردند و غذای نیمه‌هضم‌شده را استفراغ کردند. سال‌ها طول کشید تا دانشمندان مشخص کنند که جنون آنها ناشی از جلبک‌های سمی بوده است، و نه هیچ یک از نظریه‌های استعاری‌تری که هیچکاک به نظر می‌رسید پیشنهاد می‌کند: طبیعت که علیه انسان برمی‌گردد، سرکوب جنسی زنانه و غیره. در هر صورت، با وجود تمام حماقتش، همچنان موفق شد که دیدن دسته‌ای از مرغ‌های دریایی که در کنار هم ایستاده‌اند را برای همیشه مبهم و تهدیدآمیز جلوه دهد.

۹. دوقلوهای مرده (۱۹۸۸)

اگر داستان دوقلوهای متخصص زنان که به روان‌پریشی مشترک ناشی از مواد مخدر دچار می‌شوند، واقعاً اتفاق نیفتاده بود، دیوید کروننبرگ همچنان آن را ابداع می‌کرد. با این حال، او مجبور به این کار نشد: در سال ۱۹۷۵، استوارت و سیریل مارکوس در آپارتمان پر از زباله خود در نیویورک مرده پیدا شدند، احتمالاً بر اثر مصرف بیش از حد باربیتورات‌ها، حادثه‌ای که هم هم در مجله نیویورک پوشش داده شد. البته، کروننبرگ، کروننبرگ است، او جزئیات را بسیار زیاد زینت می‌دهد و توهمات اندام‌های تناسلی بدشکل، ابزارهای جراحی بیگانه، یک تخلیه احشایی داوطلبانه و یک قوس مرکزی شامل اجبار جنسی ناخوشایند را اضافه می‌کند و داستانی از قبل آزاردهنده را حتی ناخوشایندتر می‌کند – همانطور که روش اوست.

۱۰. هار (۱۹۹۹)

داستان‌های واقعی آدم‌خواری موقعیتی فراوان است، از فیلم زنده محصول ۱۹۹۳ گرفته تا فیلم جدیدتر انجمن برف. این فیلم، که تا حدی بر اساس داستان آلفرد پاکر، مرزبان قرن نوزدهمی ساخته شده، کمی اغراق‌آمیز است. بله، پاکر اعتراف کرد که پس از گم شدن در کوه‌های سان خوان کلرادو در سال ۱۸۷۴، پنج نفر از اعضای گروه خود را خورده است. نه، او پس از نجات، به هوس گوشت انسان ادامه نداد. تجربه پاکر الهام‌بخش دو فیلم بیوگرافی دیگر با تزئینات بسیار زیاد، به ویژه فیلم آدم‌خوار! موزیکال اثر تری پارکر، یکی از سازندگان سریال ساوت پارک، بود. اما فیلم آنتونیا برد بهترین آنهاست و شامل اجرای دیوانه‌وار و کمیک سیاه از رابرت کارلایل در نقش آواتار پاکر، اف دبلیو کولکهون، می‌شود.

۱۱. مرز (۲۰۰۷)

در اواخر دهه ۸۰، ایالت مرزی تامائولیپاس مکزیک توسط گروهی از به اصطلاح “نارکوساتانیست‌ها”، طایفه‌ای از قاچاقچیان مواد مخدر که به عنوان وسیله‌ای برای کمک به کارتل مرتبط خود، قربانی کردن انسان را به صورت آیینی انجام می‌دادند، وحشت‌زده شد. این فیلم ترسناک مستقل مؤثر و عجیب، وقایع پیرامون جنایت تبلیغاتی‌ترین این فرقه، ربودن و قتل یک دانشجوی پزشکی دانشگاه تگزاس در سال ۱۹۸۹ را به تصویر می‌کشد. در حالی که فیلم جزئیات را زینت می‌دهد، بسیاری از آن بیشتر از آنچه فکر می‌کنید واقعی است – فکری وحشتناک.

۱۲. جن‌گیری از امیلی رز (۲۰۰۵)

در حلقه‌های فوق مذهبی، جن‌گیری، البته، یک عمل بسیار واقعی و نه منسوخ‌شده است – حتی فیلم جن‌گیر نیز به طور آزادانه بر اساس یک حادثه واقعی ساخته شده بود – اما جن‌گیری از امیلی رز در الهام خود خاص‌تر است. در سال ۱۹۷۵، یک زن جوان آلمانی به نام آنلیزه میشل شروع به تجربه تشنج و توهم کرد. به دستور والدین کاتولیکش، دو کشیش محلی ده‌ها مراسم جن‌گیری را آغاز کردند تا اینکه در نهایت بر اثر سوء تغذیه درگذشت. سپس والدین او به قتل غیرعمد متهم شدند. اسکات دریکسون، کارگردان، آن حقایق را با مقدار زیادی داستان تخیلی ترکیب می‌کند و ترکیبی جالب از تریلر روان‌شناختی، ترسناک شیطانی و درام دادگاهی ایجاد می‌کند.

۱۳. آتش در آسمان (۱۹۹۳)

بدیهی است که فیلمی درباره آدم‌ربایی بیگانگان، تعریف “داستان واقعی” را گسترش می‌دهد، اما هیزم‌شکن سابق، تراویس والتون، هرگز از اصرار خود مبنی بر اینکه در ۵ نوامبر ۱۹۷۵، او به داخل یک سفینه فضایی فرازمینی کشیده شد، مورد بررسی خشونت‌آمیز قرار گرفت و سپس در کنار یک بزرگراه آریزونا قرار داده شد، دست برنداشت. صرف نظر از حقیقت واقعی این موضوع، تصویر آدم‌ربایی والتون در این فیلم ترسناک атмосферی مطمئناً واقعی به نظر می‌رسد. این یک تجربه لمسی وحشتناک است: شما اسیرکنندگان او را در نمای نزدیک وحشتناک می‌بینید، عملاً می‌توانید طعم چیز عجیب و غریبی را که آنها به زور در دهانش می‌کنند، بچشید، و هرچه کمتر در مورد “معاینه چشمی” اوج گفته شود، بهتر.

۱۴. وینچستر (۲۰۱۸)

فیلم عالی نیست، حتی با حضور هلن میرن در نقش اصلی، اما قطعه‌ای عالی و عجیب از افسانه‌ها است. طبق افسانه، پس از مرگ ناگهانی همسرش، اسلحه‌ساز ویلیام وینچستر، بیوه او، سارا، شروع به اضافات عجیب به عمارت خود در کالیفرنیای شمالی کرد – صدها اتاق اضافی، درهای تصادفی، راه‌پله‌هایی به هیچ جا – ظاهراً به دستور ارواح کسانی که توسط تفنگ همنام او کشته شده‌اند. این بیشتر مزخرف است: بازسازی‌ها عمدتاً نتیجه تعمیرات عجولانه پس از زلزله سان فرانسیسکو در سال ۱۹۰۶ بود. اما هی، وقتی بین افسانه و واقعیت انتخاب می‌کنید، افسانه را فیلمبرداری کنید.

source

توسط bazaksara.ir