اعتماد به نفس واقعی چگونه است؟

اعتماد به نفس واقعی هیچ رابطه ای با آن چه که در زندگی بیرونی شما اتفاق می‌افتد، ندارد. منشاً اعتماد به نفس واقعی شغل، درآمد، شهرت شما نیست. اعتماد به نفس واقعی، نتیجه‌ی باور قلبی و درونی شما به توانایی هایتان است. این باور که هر کاری را که بخواهید، می‌توانید انجام دهید.

اعتماد به نفس

اعتماد به نفس واقعی چیست؟

اعتماد به نفس واقعی آن است که روی توانایی‌های ما اثر بگذارد، توانایی‌هایی که درطول زندگی به دست می‌آورید با این که به نظر زیاد می‌رسند ولی باز هم کافی نیستند. اگر معیار اعتماد به نفس خود را بر پایه‌ی آن توانایی‌ها بگذارید، هرگز نمی‌توانید به اعتماد به نفس واقعی دست پیدا کنید و فقط در آن توانایی‌های بخصوص احساس اعتماد به نفس می‌کنید.
می‌توانم با کمال اعتماد به نفس بگویم که یک برنامه نویسی و توسعه دهنده وب نخبه و یا پدری فوق العاده هستم، اما اعتماد به نفس را که در همه‌ی حالات به همراه من می باشد در وجودم احساس نمی‌کنم.

برای چند لحظه خوب فکر کنید، آیا تا به حال پیش آمده که موفقیت فوق‌العاده‌ای بدست آورید و در همان حال که از آن موفقیت مسرور هستید، اما باز هم احساس خوبی نسبت به خودتان نداشته باشید؟ در ادامه چند مثال زدیم.

شاید سال‌ها به دانشگاه رفته‌اید و همیشه سرگردان بوده‌اید که:

  • آیا از پس امتحانات پایان ترم برمی آیم؟
  • آیا می‌توانم در آخر فارغ التحصیل شوم؟
  • آیا می‌توانم پایان نامه ام را به خوبی به پایان برسانم؟

بالاخره بعد از سختی‌های بسیار و درس خواندن‌های طاقت فرسا، در روز جشن فارغ التحصیلی با خودتان گفته‌اید «خوب، بالاخره از این مقطع فارغ التحصیل شدم، حتی با این مدرک هم اطمینان ندارم که آیا در آینده می‌توانم به همه‌ی آرزوهایم برسم؟»

آیا متوجه منظورم شدید؟ اگر قرار بود اعتماد به نفس، شاگرد ممتاز شدن یا قبول شدن باشد کافی بود چشمان خود را ببندید و احساس کنید که بالاخره از همه سبقت گرفتید و خوشبختی برای همیشه متعلق به شماست.

حالا به یک مثال دیگر توجه کنید: فرض کنید به شغل خاصی علاقه‌ی زیادی دارید و می‌خواهید به هر نحوی آن را بدست آورید. سال ها شغل‌های زیاد دیگری را که هیچ علاقه‌‌ای به آنها نداشتید را به اجبار تحمل کردید و بالاخره شغل مورد علاقه‌ی خود را یافته اید. از نظر دیگران بسیار انسان موفق و توانایی هستید، ولی با این وجود نسبت به خودتان احساس خوبی ندارید. شاید از خود بپرسید:

« چه اتفاقی افتاده؟ متوجه نمی‌شوم؟ همه‌ی این سال‌ها سخت کار کردم تا به این موفقیت دست پیدا کنم اما آن طور که فکر می‌کردم احساس اعتماد به نفس نمی‌کنم. هنوز هم همان احساس همیشگی را دارم.» اگر اعتماد به نفس، توانایی رسیدن به مقام، پول و غیره بود در صورت رسیدن به آنها باید احساس اعتماد به نفس و قدرت در ما همیشگی می‌شد. اما حقیقت این است که اعتماد به نفس چیز دیگری است.

اکثر ما در آخر شغل، درآمد، ازدواج، یا خانه‌ای را که همیشه آرزویش داشتیم بدست می‌آوریم. اما باز هم احساس اعتماد به نفس و خودباوری نمی‌کنیم!

اعتماد به نفس واقعی، همیشه از درون شما به وجود می‌آید نه از بیرونتان. اعتماد به نفس واقعی به وجود آمده از تعهد شما به خودتان است. این تعهد که هر کاری که لازم باشد انجام می دهید تا به نیازهایتان برسید. این نوع اعتماد به نفس، ریشه در اعتماد به خودتان دارد و به خوبی و بدی نتیجه بستگی ندارد.

اعتماد به نفس باور شخصی شماست نسبت به روح خودتان به عنوان یک انسان. این اعتماد که هر اتفاقی که در زندگی شما پیش آید و با هر مشکلی روبرو شوید، هر کاری بتوانید با کمال میل انجام می‌دهید. اگر به عنوان یک « فرد» خود را باور داشته باشید، به رغم آن چه که با آن روبرو می‌شوید، تمام کارهایی که لازم است؛ انجام می دهید و به هر چه که می‌خواهید، دست می‌یابید.

با این نوع نگرش، اعتماد به نفس واقعی، اعتماد به یک توانایی مانند وکالت، نوازندگی، فروشندگی و یا غیره نیست، بلکه اعتماد به توانایی شما در «عمل کردن» و «اقدام کردن» است.

آیا تفاوت بین عمل کردن و اقدام کردن را احساس می کنید؟

باربارا دی آنجلیس (اعتماد به نفس شخصی خودم را بر کارهایی که انجام می دادم، استوار کرده بودم و اگر به نتیجه ی مطلوب می رسیدم، کمی احساس اعتماد به نفس می کردم.

اما این احساس به محض این که نتایج و دست یابی‌های دلخواهم را بدست نمی‌آوردم، از بین می رفت. برای مثال اگر در یکی از سمینارهایم 500 نفر حضور داشتند احساس اعتماد به نفس می کردم، ولی اگر در سمینار بعدی 70 نفر شرکت می کردند، نسبت به خودم بی اعتماد می‌شدم.
سایر مسائل زندگی‌ام نیز به همین منوال می‌گذشت. اگر یکی از کتاب هایم در مدت یک هفته جزء پرفروشترین کتاب‌ها بود، احساس اعتماد به نفس می کردم، ولی اگر هفته ی بعد نام کتابم از لیست پرفروش ترین‌ها خارج می‌شد، اعتماد به نفس من هم از بین می رفت. بسیار متغیر و دمدمی مزاج بی ثبات، اما متأسفانه این توصیفی است از زندگی اکثر ما.

جالب اینجاست که: «هر وقت پاسخی را که دنیا به هدف‌ها و آرزوهای من می دهد، بر اساس اعتماد به نفس خود قرار می دهم، سبب می شود تا بیشتر اوقات احساس اعتماد به نفس خود را از دست بدهم.» مشخص است که هیچ گاه نمی توانم برخوردی را که جهان و جهانیان با هدف‌ها و آرزوهای من دارند، کنترل کنم. از نظر عقلانی هم نمیشود این چنین توقعی داشت که برای همیشه به همه‌ی اهداف و آرزوهای خود برسیم. زیرا جهان هرگز این طور نیست و نمی شود روی نتایج حساب کرد.

تنها موضوعی که می توان روی آن حساب کرد تعهد و پای بندی به خویشتن است. من میتوانم درباره‌ی آرزوها و هدف‌هایی که دارم با خودم صادق باشم و کارهایی که باید برای رسیدن به آنها انجام دهم را به تعویق نیاندازم. و روی اراده‌ی خودم برای انجام این کارها حساب کنم. این تنها موردی است که می توانم به آن اعتماد کامل داشته باشم. من می توانم به تمایل و توانایی انجام دادن هر آن چه که لازم بود صورت گیرد، اعتماد داشته باشم.


سخن پایانی

هنگامی که اعتماد به نفس و خودباوری خود را بر اساس آنکه و آنچه به راستی هستید و نه براساس موفقیت‌ها و دستیابی‌ها یا شکست‌ها و ناکامی‌های خود بنا می‌کنید؛ چیزی را در خود خلق می‌کنید که هیچ‌کس و هیچ چیزی یارای گرفتنش را از شما نخواهد داشت.

کانال تلگرام زوم لایف

source

توسط bazaksara.ir