در این مطلب می خوانیم که چگونه به دیگران ایمان بیاوریم و چرا باید برای رسیدن به موفقیت به دیگران ایمان آورد؟ جان ماکسول می گوید: من انسانی خوشبخت هستم، چراکه در محیطی مثبت و دلگرم کننده رشد کردم. در نتیجه به راحتی می توانم به دیگران باور داشته باشم و آن را بیان کنم. اما به هرحال می دانم که همه در چنین محیطی بزرگ نمی شوند و اغلب افراد باید بیاموزند چگونه به دیگران ایمان داشته باشند. برای این که به دیگران ایمان پیدا کنید، بکوشید از پیشنهادهای زیر بهره ببرید:
1. باورشان کنید، پیش از آن که پیروز شوند
همه قهرمانان را دوست دارند. اعتماد به افرادی که خود را ثابت کرده اند، راحت است. این که به افراد، پیش از آن که خودشان را اثبات کرده باشند ایمان داشته باشید دشوار است. اما کلید انگیزدی افراد برای دستیابی به توانایی هایشان همین است. پیش از آن که در کاری موفق شوند، باید به آنها ایمان داشته باشید و حتی گاهی پیش از آن که آنها ترغیب به باور خود کنید، به آنها ایمان آورید.
در زندگی گاه افرادی می بینید که دوست دارند به خودشان ایمان بیاورند؛ اما امید چندانی ندارند. در برخورد با آنان، شعار قهرمان فرانسوی جنگ جهانی اول مارشال فردیناند فوش (Ferdinand Jean Marie Focherer) را به یاد بیاورید: «هیچ وضعیت دسترسی ناپذیری وجود ندارد، بلکه خود افراد هستند که موقعیت ها را دسترسی ناپذیر می پندارند. بذرهای “بزرگی” در وجود همه ی هست؛ حتی اگر این بذر در خاک، مخفی باشد. اما وقتی شما به آنها ایمان بیاورید، درواقع این بذر را آبیاری کرده و باعث رویش آن می شوید.»
2. توانمندی شان را تقویت کنید
بیشتر افراد به اشتباه فکر می کنند باید برای ایجاد روابطی خوب و مستحکم و مشاهده ی تأثیر آن قادر به شناسایی ضعف دیگران باشند. کسانی که این گونه عمل می کنند به افرادی نظیر لوسی، قهرمان داستان مصور بادام زمینی اثر چارلز شولز (Charles M. Schulz) تبدیل می شوند. لوسی در این داستان به چارلی بیچاره می گوید:
تو پرتابی هستی که هرگز وارد سبد نشده و گل نمی شود یا حتی یک ضربه ی پنالتی هستی در دقیقه ی نود که به تیر دروازه می خورد و همه اش انرژی منفی و غیره. این روش به ندرت اثر مثبت بر زندگی کسی دارد. بهترین شیوه برای نشان دادن ایمان ما به افراد آن است که آنها را به سوی اهدافشان برانگیزیم و روی توانمندی هایشان تمرکز کنیم.
به گفته ی بروس بارتون (Bruce Fairchild Barton)، یکی از نویسندگان و مدیران سرشناس در زمینه ی تبلیغات: «هیچ چیز عجیبی پدید نیامده مگر توسط کسانی که جرأت داشته اند باور کنند چیزی درون آنان برتر از شرایط معمول بوده است.» با تأکید بر نقاط قوت افراد، به آنها کمک می کنید باور کنند آنچه برای موفقیت به آن نیاز دارند در وجودشان نهفته است.
اعتقاد و ایمان به افراد پیش از اثبات خود، کلید اصلی انگیزش آنها برای دستیابی به توانایی هایشان است.
آن ها را برای کاری که به خوبی انجام می دهند تمجید کنید، چه به صورت خصوصی و چه در جمع، به آنان یادآوری کنید که چقدر به توانایی و مهارت هایشان اعتماد دارید و هرگاه فرصتی پیش آمد از آن ها در جمع افراد خانواده و دوستان نزدیک قدردانی کنید.
3. موفقیت های گذشته ی آنان یادآور شوید
حتی زمانی که بر توانایی های افراد تأکید می کنید، ممکن است آنها برای اثبات ایمانشان به تشویق بیشتری نیاز داشته باشند. بنابر توصیه ی مری کیا(Mary kay)، پایه گذار شرکت لوازم آرایشی ماری کی: «از گردن هر کس یک تابلوی نامرئی آویزان است که می گوید احساسی مهم بودن را در من ایجاد کنید!»
درگیری داوود و جالوت مثالی سنتی است که نشان می دهد چگونه موفقیت های گذشته یاری گر شخصی است که به خود ایمان دارد. شاید این داستان را از کتب مذهبی به خاطر بیاورید.
یک قهرمان سه متری به نام جالوت مقابل ارتش بنی اسرائیل به مدت چهل روز ایستاده بود و حریف می طلبید و هر روز ارتش را مسخره می کرد. روز چهلم، چوپانی جوان به نام داوود به خط مقدم آمد تا برای برادران خود که در ارتش بنی اسرائیل بودند غذا بیاورد. زمانی که آنجا بود صحنه هایی از تمسخر و تحقیرهای آن غول را دید و چنان به خشم آمد که به پادشاه طالوت گفت میخواهد به جنگ غول برود.
حال بقیه ی ماجرا به شرح زیر است:
طالوت پاسخ داد: «تو قادر نیستی به جنگ این مبارز بروی، زیرا یک پسربچه هستی و جالوت از جوانی جنگجو بوده.» اما داوود در پاسخ گفت: «خدمتگزار شما مدتهاست که از گلهای گوسفندان پدرش نگهداری می کند و زمانی که یک شیر یا خرس به گله حمله می کند تا گوسفندی را از آن جدا کرده و با خود می برد به دنبال او رفته و گوسفند را نجات می دهد و زمانی که به طرف من می آید روی او پریده و با ضربهای هلاکش می کنم. این خدمتگزار هم شیر و هم خرس را از پای درآورده. خدایی که مرا از چنگال شیر و خرس نجات می دهد از چنگال این جنگجو نیز محافظت می کند.»
داوود به موفقیت های گذشته اش اشاره کرد و به آینده اطمینان داشت و البته زمانی که با آن غول مواجه شد او را همچون درختی بر زمین انداخت، درحالی که از هیچ سلاح دیگری به جز سنگ و فلاخن استفاده نکرده بود و وقتی سر جالوت را از تن جدا کرد، هموطنانش نیز به وجد آمده و لشکر دشمن را در هم کوبیدند.
هر کسی قادر نیست با شناسایی موفقیت های قبلی خود، به خودش اطمینان حاصل کند. برخی به کمک نیاز دارند. اگر به آنها نشان دهید چگونه در گذشته به خوبی عمل کرده اند و کمکشان کنید تا ببینند چه پیروزی هایی در گذشته کسب کرده اند و عملکرد آن زمان چگونه بر موفقیت های اکنون اثرگذار بوده، بهتر عمل می کنند.
4. هنگامی که شکست را تجربه میکنند به آنها اعتماد به نفس هدیه کنید
زمانی که افراد را تشویق کرده و به آنها ایمان دارید، و آنها با این اعتقاد که می توانند در کارهایشان موفق شوند، کاری را شروع کنند، دیری نخواهد گذشت که به موقعیتی بحرانی در زندگی شان می رسند و اولین یا دومین باری که نتوانند موفق شوند (که این مسئله به یقین اتفاق خواهد افتاد، چون بخشی از زندگی است)، دو انتخاب پیش رو خواهند داشت: تسلیم شوند یا ادامه دهند.
بعضی مردم پشتکاری بالا دارند و حتی زمانی که کوچک ترین روزنه ی امیدی نیست، دست از تلاش برنمی دارند؛ اما دیگران این قدر مصمم نیستند و با اولین مشکل جا می زنند و حتی زمانی که اشتباه می کنند نیاز است به آن ها اعتماد کنیم. یک راه برای انجام این کار این است که مشکلات و گرفتاری های گذشته ی خود را با آن ها درمیان بگذارید.
آنان اغلب فکر می کنند که اگر اکنون انسانی موفق هستید همیشه همین گونه بوده است. نمی دانند که شما هم درماندگی ها، شکست ها و ناکامی های خود را داشته اید. به آنها نشان دهید که موفقیت یک سفر و یک فرایند است نه یک مقصد. زمانی که آن ها دریابند شما هم گاه شکست خورده و اکنون به موفقیت رسیده اید به این نتیجه میرسند که شکست راهی به سوی خوشبختی و موفقیت است و اینگونه اعتماد به نفس آنها بیشتر می شود. بدین ترتیب می آموزند مانند باب روت(Babe Ruth)، قهرمان بیسبال، فکر کنند که می گفت: «هرگز اجازه ندهید ترس از شکست مانع پیشرفت شما در کارهایتان شود.»
5. برخی موفقیتها را با هم تجربه کنید
دانستن این نکته که شکست بخشی از فرایند حرکت به سوی پیشرفت در زندگی است کافی نیست. افراد برای داشتن انگیزه ی کافی جهت موفقیت باید باور کنند که می توانند پیروز شوند. پیروزی خودش عامل انگیزش است.
به گفته ی دیوید امبروز، رمان نویس سرشناس: «هنگامی که تصمیم به پیروزی بگیرید، نیمی از مسیر موفقیت را طی کرده اید و اگر آرزوی پیروزی نداشته باشید، نیمی از شکست را تجربه می کنید.»
همراهی با دیگران و کمک به آنها جهت رسیدن به پیروزی های بیشتر، امید به موفقیت را در آنها بیشتر می کند و در این میان آنها احساس خوشبختی میکنند و در زندگی شان اتفاقات ناممکن رخ می دهد. به افراد کمک کنید خود را باور کنند و به پیروزی برسند. افراد را تشویق کنید کارهایی را انجام دهند یا مسؤولیت هایی را بپذیرند که می دانید به خوبی از پسشان برمی آیند و هرآنچه برای همیاری نیاز دارند در این راه در اختیارشان بگذارید. به مرور، وقتی از اعتماد به نفس کافی برخوردار شدند، به تنهایی با مسائلی بزرگ تر درگیر می شوند و در آن حال می توانند با قابلیت هایی والاتر به رفع مشکلات بپردازند.
source