هدف زندگی از نگاه بزرگان جهان

تمامی ما زندگی مان را صرف جستجو در پی چیزی می‌کنیم. حال خودآگاه یا ناخودآگاه، به دنبال رضایتی ماندگار و همیشگی هستیم. هر روز تصمیم می‌گیرم برای صبحانه چه بخوریم یا در پخش صوت خودرو چه بگذاریم یا چقدر بر روی پروژه‌ای که در دست داریم سخت کار کنیم، یا چه کسی بشویم.

تمامی تصمیمات ما برخاسته از تفکرها و باورها و ارزش‌هایمان است که به ما می‌گوید چه چیزی ما را خوشحال می‌کند و به ما احساس امنیت می‌دهد و برای رسیدن به موفقیت و کمال به چه نیاز داریم.

اغلب این تصمیمات تلاش‌هایی هستند در جهت تفوق و برتری، یا دست کم برای سازی و کنار آمدن با شرایط و اوضاع دنیای خارج. ما انرژی خود را صرف این چیزها می‌کنیم؛ صرف تلاش برای دستیابی به آنچه می‌خواهیم و در اختیار داشتن مهار اوضاع. علی رغم تمامی تلاش‌ها و زحماتمان برای رسیدن به امیدها و آرزوهایمان، همواره اتفاق عجیب و غریبی می‌افتد: امیدها و آرزوهایمان همواره نقش بر آب می‌شوند.

هدف زندگی

ما همواره تصویری از آنچه باید باشد یا تصویری از آنچه دوست داریم به آن برسیم در ذهن داریم. اما چنانچه با خودمان صادق باشیم باید اعتراف کنیم زندگی‌مان با تصویری که در ذهن داریم بسیار متفاوت است و این ما را بسیار رنج می‌دهد، چون آنچه اتفاق می‌افتد با آنچه دوست داریم عملاً اتفاق بیفتد زمین تا آسمان فرق می‌کند.

احساسات ما نیز همین‌طور است. بدین معنا که احساساتی که داریم با احساساتی که باید داشته باشیم یا دوست داریم که داشته باشیم بسیار متفاوت هستند. واقعیت توی ذوقمان می‌زند؛ آن هم نه یک بار بلکه بارها و بارها.

در مقطعی خاص از زندگی مان که معمولاً بین سی تا چهل سالگی است به این نتیجه می‌رسیم که هر قدر هم که تلاش کنیم موفق باشیم، نمی‌توانیم همه چیز را کنترل کنیم. این حقیقت معمولاً توی ذوقمان می‌زند و ما را مأیوس و سرخورده می‌کند و این سوال در ذهنمان مطرح می‌شود که: براستی هدف از زندگی چیست؟ اصلاً من اینجا چه کار دارم؟ چرا رسیدن به خوشحالی و خوشبختی واقعی و صلح و این قدر سخت است؟

متفکران بزرگ جهان درباره هدف از زندگی چه می‌گویند؟

برای رسیدن به پاسخ مناسب‌تر به سؤال «هدف از زندگی‌ چیست؟» و رفع ابهامات بیشتر درباره‌ی این سؤال‌ با ما و این نوشته همراه باشید. قصد داریم پاسخ ۱۶ نفر از کسانی را که به این پرسش پاسخ گفته‌اند و به نظر می‌رسد هدف از زندگی خود را یافته‌اند، با هم بخوانیم. از تمام این افراد فقط یک سؤال پرسیده شده: «هدف از زندگی چیست؟» و باید اعتراف کنم که بسیاری از پاسخ‌ها فراتر از یک جواب هستند. دوستان عزیزم توصیه می‌کنم جواب لومینیتا را با دقت بخوانید، من هنوز هم هر بار جوابش را می‌خوانم به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرم.

1. دالایی لاما (The Dalai Lama)

شادبودن، هدف واقعی زندگی است.

قدیسی به نام دالایی لاما، با نام تنزین جیاتسو، در حال حاضر رهبر بوداییان تبت است. دالایی لاما در واقع لقبی است که به رهبران بوداییان داده می‌شود، تنزین جیاتسو یک طبیب روح است و پیام همیشگی‌اش صلح و شفقت برای تمام مردم دنیاست.

۲. استیو پاولینا (Steve Pavlina)

هدف از زندگی، کشف و تجربه است.

استیو پاولینا در ۱۹ سالگی در یک سلول انفرادی زندانی شد، ولی تصمیم گرفت به دنبال رشد شخصیتی خود برود. در نهایت، تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین وبلاگ‌نویسان موفق دنیا در زمینه‌ی توسعه‌ی فردی شد.

۳. بایرون کیتی (Byron Katie)

برای درک بهتر اینکه هدف از زندگی چیست، باید بدانیم واقعا هدف از زندگی چه چیزی نیست.

بایرون کیتی فردی به شدت افسرده بود که دست به خودکشی هم زده بود، اما زمانی‌ که به درستی درک کرد چگونه می‌تواند زندگی‌اش را تغییر دهد، توانست به تمام رنج‌هایش غلبه کند. چیزی که او درک کرده بود این است: «زمانی‌‌ که افکار بد را باور کنید، باعث ناراحتی‌تان می‌شوند، اما اگر به آنها اهمیت ندهید دیگر رنج نمی‌برید. این یک فرآیند بسیار ساده و در عین‌حال بسیار قدرتمند است، اما مطمئن باشید، جواب می‌دهد! من به شدت توصیه می‌کنم که فقط «خوب» فکر کنید».

۴. کریس گیل‌بیو (Chris Guillebeau)

هدف از زندگی، شاید یک جفت چکمه و گربه‌ها باشند.

جواب کریس شاید کمی عجیب باشد، اما تعجب نکنید، چون خودش هم آدم خاصی است. او نمونه‌ی زنده‌ و واقعی کسی است که می‌تواند به شما ثابت کند دلیلی ندارد، در زندگی از همان رویه‌ای پیروی کنید که دیگران پیروی می‌کنند. لزومی ندارد مثل دیگران باشید. این مرد یاغی معتقد است اگر بخواهی، می‌توانی اجازه ندهی هیچ عامل بیرونی تو را محدود کند و بال و پرت را ببندد.

این مرد تمام کشور های دنیا را دیده است، هر ۱۹۳ کشور جهان را، پس طبیعی است که حداقل یکی دو راز درباره‌ی زندگی بداند.

۵. کریستی ماری شلدون (Christi Marie Sheldon)

تنها هدف زندگی که‌ می‌‌تواند ارضاکننده‌ی روح آدمی‌ باشد، عشق است. اجازه بدهید آنچه روح‌تان را لبریز از شادمانی می‌کند راه را به شما نشان‌ بدهد. این تمام کاری است که باید انجام بدهید؛ فرصت‌ها را رهبری کنید!

کریستی مهارت جالبی دارد. فقط کافی است به یک نفر نگاه کند تا بفهمد او هدفی در زندگی‌اش دارد یا نه. او یک انرژی درمان‌گر پیشرو و همین‌طور یک متخصص کشف و شهود است. رسالت او در این جهان فرستادن عشق و انرژی مثبت برای همه‌ی انسان‌هاست!

۶. متیو سیلور (Matthew Silver)

خداوند به ما قدرت تصمیم‌گیری و اراده داده است، اما باید از قلب‌مان برای یافتن آن استفاده کنیم.

اگر روزی در شهر نیویورک مردی را دیدید که زیرپوشش را دور یک حیوان پیچیده و پرسه می‌زند، آهنگ‌های سرگرم‌کننده می‌سازد و به شما می‌گوید دم را غنیمت بشمارید، بدانید متیو را دیده‌اید! او یک آرتیست خیابانی شناخته‌شده‌ است، اما معمولا با یک دیوانه اشتباه گرفته می‌شود. به جرأت می‌توان گفت، متیو که پیام‌آور عشق و زندگی کردن در لحظه و اکنون است در شهر شلوغ و بی‌دروپیکری مثل نیویورک از همه عاقل‌تر به حساب می‌آید.

۷. رالف اسمارت (Ralph Smart)

باور دارم هدف از زندگی این است که به بهترین نسخه‌‌ی خودمان تبدیل شویم.

رالف کسی است که عمیقا در مفهوم زندگی غرق شده است و ما را تشویق می‌کند از تمامی تصورات و ادراکات فراتر برویم. او از طریق کانل یوتیوبش به نام اینفینیت واترز (Infinit Waters) به افراد کمک می‌کند تا بتوانند آگاهی خود را گسترش دهند و پتانسیل واقعی خود را به کار بیاندازند.

۸. پارکر هسر (Parker Heuser)

هدف از زندگی کشف محیط اطراف‌تان است، کشف خودتان و آنچه آموخته‌اید. پیرو قلب‌تان و تکامل معنوی خود باشید.

واقعیت انسان روح اوست، نه جسم مادی‌اش و زندگی که ما می‌شناسیم فقط یک گام به سوی تکامل معنوی بشری است؛‌ بنابراین هدف از زندگی این است که برای بهتر شدن هر کاری که می‌توانیم انجام دهیم و در نهایت با آگاهی حقیقی خود را برای زندگی بعدی آماده کنیم.

۹. بری دونپورت (Barrie Davenport)

هدف از زندگی، آگاهانه و عاشقانه زیستن در لحظه است، بی‌پروا عشق ورزیدن، همیشه آموختن و به دنبال ماجراجویی و رشد بودن و گسترش صلح و مهربانی در تمام طول مسیر زندگی.

بری مشتاق کمک به افرادی است که می‌خواهند خودشان را پیدا کنند. او به آنها کمک می‌کند شور و اشتیاق بیشتری در زندگی داشته باشند. توصیه‌های عملی و کاربردی او به افراد کمک می‌کند، الهام‌بخش روح خود باشند و آنها را برای حرکت در مسیر مورد نظرشان هدایت می‌کند.

۱۰. گری واینرچوک (Gary Vaynerchuk)

هدف از زندگی میراثی است که مثل ستاره‌ی شمالی همه‌ی خانواده‌ی مرا در آینده هدایت خواهد کرد.

گری مؤسس یک کمپانی سریال‌های بلند و کارفرمای یک رسانه‌ی اجتماعی است. او عاشق به واقعیت تبدیل کردن احساسات است. تمام سعی او این است که به انسان‌ها نشان بدهد در این عصر اینترنت هیچ بهانه‌ای برای انجام ندادن کارهایی که خوشحال‌مان می‌کند وجود ندارد.

۱۱. جاستین ماسک (Justine Musk)

هدف از زندگی ترویج استعداد‌ها و موهبت‌های خود و تلاش برای کسب دانش درونی و ارتقا روح‌‌تان در تمام مدت عمر است: این هدف، چیزی است که شما زمانی و در جایی انجامش می‌دهید و ماهیت شما را نمایان می‌کند. این خدمتی است که دیگران به شما می‌کنند. مراقبت از خودتان در واقع مراقبت از جهان است.

کسی که زندگی را اینگونه می‌بیند، شخصی است که تصادف اتومبیل او را بیدار کرد. وقتی ۸ سال از زندگی مشترکش با کارآفرین برجسته، ایلان ماسک گذشت، او حس کرد که نقش او فقط یک همسر خوشگل و جذاب در حاشیه است. پس تصمیم گرفت در سایه‌ی همسر موفقش نماند و خودش رهبر داستان زندگی خود باشد و امروز او یک نویسنده‌ی با استعداد، قدرتمند و پرشور است.

۱۲. الکس بلک ول (Alex Blackwell)

هدف از زندگی عشق ورزیدن بدون توقع و رسیدن به این باور است که شما همیشه شایسته‌ی دریافت عشق هستید.

الکس در آستانه‌ی طلاق دریافت که باید تغییرات اساسی در زندگی‌ خود ایجاد کند. هر چند او نتوانسته بود ازدواجش را نجات دهد (و آن را تبدیل به یک چیز خوشحال‌کننده کند)، اما تصمیم گرفت تجربیاتش را در اختیار دیگران قرار بدهد. او در وبلاگ خودش، آشکارا و صادقانه تجربیات سفرهایش را برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی با دیگران به اشتراک می‌گذارد.

1۳. ویل مایکل (Will Mitchel)

هدف از زندگی، خودشکوفایی است؛ شکل دادن جهان در نگاه‌مان از طریق دستیابی به آنچه پتانسیل واقعی ماست.

ویل از ۱۲ سالگی و از زمانی که مدرسه می‌رفت کسب وکار خود را ساخت، او یک کارآفرین اینترنتی است و هم اکنون با بهترین دوستش، کایل اشنرودر، «بروس استارت‌آپ» را با هدف کمک به کاریابی و ساختن کسب و کار موفق برای افراد راه‌اندازی کرد. پیام اصلی این استارت آپ این است: شما نیازی به کار ندارید.

1۴. جاشوا بیکر (Joshua Becker)

هدف از زندگی، خدمت به دیگران است.

چند سال پیش، جاشوا و خانواده‌اش از شر بیش از ۷۰درصد از اموال و دارایی‌های خود خلاص شدند. آنها دریافته بودند چیزهای کمتر به معنای زندگی بیشتر است. حالا این معلم (گوروی) مینیمالیست به افراد در ساده‌تر کردن زندگی‌شان کمک می‌کند تا اجازه بدهند فضای بیشتری برای چیزهای واقعا مهم‌تر باز شود.

۱۵. لومینیتا ساویز (Luminita Saviuc)

هدف از زندگی دوست داشتن حقیقی است.

زندگی عشق است و عشق زندگی است، وقتی عشق بیشتری در رگ‌های ما جاری‌ شد، تبدیل به نشاط بیشتر می‌شود، دید ما را روشن‌تر می‌کند و این وقتی ساده‌تر می‌شود که نه تنها به قلب و روح‌خودمان، بلکه به قلب و روح هر موجود زنده‌ای که روی این سیاره زندگی می‌کند، متصل شویم.

در وهله‌ی اول ممکن است آدم‌ها بسیار متفاوت از یکدیگر به‌ نظر برسند، اما هسته‌ی وجودی همه‌ی ما یکسان است. هسته‌ی وجودی همه‌ما یکی است، همه‌ی ما از یک مسیر عمیق و قدرتمند با یکدیگر در ارتباطیم. اساس هسته‌ی وجودی ما یکسان است، همه‌ی ما از یک نوع نژاد بشر هستیم.

۱۶. برندان بیکر (Brendan Baker)

هدف از زندگی ساختن چیزی متفاوت است، متفاوت و مثبت!

برندان در جوانی در شغلش به موفقیت رسید. او خیلی زود دریافت، رسیدن به موفقیت لزوما رسیدن به شادمانی برابر با دیگران نیست. مفهومی که او به آن دست یافت باعث شد به دیگران در جهت منافع‌شان کمک کند.

این می‌تواند به معنای چیزی متفاوت در یک فرد، جامعه، محیط زیست یا کل جهان باشد. زندگی واقعی زمانی آغاز می‌شود که به هدف والاتری، فراتر از خودتان متصل می‌شوید.

سخن پایانی

ممکن است هدف از زندگی، سؤال دشواری به نظر برسد. بسیاری از ما احتمالا زمان بیشتری را صرف فکر کردن به این پرسش خواهیم کرد. اما با نگاهی به پاسخ‌های داده شده، می‌بینیم چندان هم پیچیده به نظر نمی‌رسد. خدمت به دیگران، عشق بی‌قید و شرط، تصور کردن و درک همه‌ی پتانسیل وجودی‌مان. همه‌ی اینها در یک چیز خلاصه می‌شود: احساس خوب!

وقتی خوب درباره‌اش فکر کنیم، می‌بینیم چه چیزی بهتر از حس شور و شوق و داشتن هیجان در کل زندگی است؟ اینکه کسی را دوست داشته باشیم و بدانیم که او هم ما را دوست دارد؟ چه چیزی بهتر از حس زنده بودن، آزادی و پرانرژی بودن در تمام زندگی است؟  برای من، وجود هزاران هزار احساس خوب که در تمام مدت عمرم در این سیاره وجود دارد، دلیل خیلی خوبی برای زندگی است.

کانال تلگرام زوم لایف

source

توسط bazaksara.ir